به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه» روزنامه هافینگتون پست آمریکا طی یادداشتی از یک اقتصاد دان و استاد دانشگاه دانشگاه جورج واشنگتن و نویسنده امور مربوط به خاورمیانه به موج حملات علیه اسلام در پی حضور رو به رشد تروریسم در خاورمیانه و داعش پرداخت و نوشت: برخلاف آنانی که اسلام را برای وقایع اخیر خاورمیانه سرزنش میکنند، من معتقدم که اسلام نه تنها ایجاد کننده مشکلات نیست بلکه در عوض راه حل بهتر کردن زندگی و آینده کشورهای مسلمان است. واقعیت این است که کشورهای عربی به دست حاکمان فاسد موروثی، روحانیون افراطگرا و قدرتمندانی افتاده که از آن برای مشروعیت بخشیدن به حکومتهای نامشروع خود استفاده میکنند. و این حکومتهای نامشروع با نبود حاکمیت قانونی و دولتی که نماینده مردم باشد، با حمایت قدرت های بزرگ شرقی و بویژه غرب، پا برجا ماندهاند.
مداخله قدرت های خارجی، در پوشش منافع ملی، شخصی و شرکتها، با هزینه استثمار مردم، این حاکمان نامشروع را قادر به استمرار حکومت ظالمانه خود کرده است. در نتیجه عامه مردم در اکثر کشورهای اسلامی از آزادی برخوردار نبوده و در جوامعی زندگی میکنند که استطاعت مالی برای آینده ای بهتر ندارند، و تفاسیر غلط حاکمان نامشروع از اسلام توجیه کننده ظلم و ستم وارده بوده است.
به این ترتیب به سادگی میتوان متوجه شد که این شرایط زمینه ایجاد خشم و نفرت علیه حاکمان و حامیان غربی آنها و ترویج خشونت را فراهم ساخته است. عدالت غربی و ادعای آنان در دفاع از حقوق بشر نیز به علت حمایت آنها از دیکتاتورهای دنیای اسلام بیارزش بوده و به نوبه خود مواد خام تبلیغاتی نامحدودی در تقویت و قدرتمند سازی داعش ارائه کرده است. به این ترتیب در یک جمله میتوان گفت: هم داعش و هم حاکمان سرکوبگر از اسلام برای توجیه اعمال خود سوءاستفاده میکنند.
داعش یک هزارم درصد مسلمانان هم نیست
برخلاف تصور خیلیها، تعداد 150 هزار نفری تروریستهای داعشی در مقابل جمعیت 1 و نیم میلیاردی مسلمانان در دنیا رقم بسیار ناچیزی است و آنها 1 هزارم درصد مسلمانان را هم تشکیل نمیدهند. اما فراموش نکنیم که با توجه به آمار رو به رشد گرایش به اسلام در سرتاسر دنیا، اگر امروز ریشههای تروریسم را به درستی تشخیص داده و مهار نکنیم، ممکن است آینده فاجعه آمیزی در پیش داشته باشیم.
در فضایی که تفاسیر غلط به نفع حاکمان و دولتها ارائه شده و هر دیدگاه دیگری مجرمانه محسوب میشود، داعش با ارائه تفسیر غلط دیگر اما متفاوتی از اسلام، برای خودش شنوندگانی دست و پا کرده است. داعش در واقع روی ارابهای پریده و دنباله روی همان راهی ست که دیکتاتورهای کشورهای اسلامی با حمایت غرب سالهاست آن را هدایت میکنند.
در زمانهای که راههای مبارزه به روی مسلمانان بسته است، شاخصهای اسلامی به کار میآیند. این شاخصها بر روی یک آیه یا سوره تمرکز ندارند بلکه هدف از آنها جمع آوری آموزههای قرآنی به صورت کلی مانند عدالت، آزادی، فقر، ثروت، برابری و به اشتراک گذاری فضل خداوند و غیره هستند. این شاخصها میتوانند به روشهای مختلف با گستره بیشتری در زمینههای اقتصادی، سیاسی و حقوق بشر نیز جمع آوری شوند و از آنها برای ارزیابی عملکرد کشورهای اسلامی و رعایت مضامین اسلامی در این کشورها استفاده شود. به این ترتیب حاکمان جبار نمیتوانند عملکرد خود را در زمینه عدم رعایت اصول اسلامی انکار کرده و پشت بیانیههای توخالی اسلامی پنهان شوند. این شاخصها میتواند حاکمان جبار و موروثی کشورهای اسلامی را به چالش کشیده و اسلام واقعی را به نمایش بگذارند.
فراموش نکنیم که حاکمان مستبد در کشورهای عربی، اسلام را به انحراف کشیدهاند. آموزههای بنیادین اسلامی برگرفته از عشق، وحدت، آزادی، برابری و قوانین حاکمیت موثر، مردمی و عادلانه هستند. موضوعی که شخصیت هایی چون محمد عبده از اندیشمندان مسلمان، یک قرن پیش به آن اشاره کرده بودند.